سمرقند

هستم اگر می‌روم گر نروم نیستم

پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۸، ۱۲:۰۳ ق.ظ

یک سال نه اما اگر دفعه قبلی که پست می‌گذاشتم اینجا زمستان بود امشب هم کم از آن ندارد و بارش باران شدیدی گرفته. میدان تیر فردا کنسل شد. احتمالا کمی دیرتر از خواب بیدار شوم. هر شب یک کتاب را نیمه کاره می‌خوانم و به جای خواندن کانال های تلگرامی، مثل گذشته وبلاگ می‌خوانم و حس خوبی بهم می‌دهد. به دوستی گفتم دلم برای عطر و بوی اینجا تنگ شده بود. ظهر شیرشاه جدید را دیدم و همراهش گریه کردم. برایم عجیب بود. همین. زیاده عرضی نیست :)

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۸/۰۸/۳۰
___ سلوچ

نظرات  (۲)

فکر کنم همه‌مون متفق القولیم که این قطعی نت فقط یه سود داشت اونم برگشت بلاگرها به بیان بود ، حس خوبیه که ستاره‌ها هی تند تند روشن میشه :)

اینجا هم امروز بارون بود ولی کم بود.

پاسخ:
:)
آره گمونم
بارون خوبه میشوره میبره
۰۲ آذر ۹۸ ، ۱۶:۴۷ Daisy ‌‌‌‌

بسیاااار خوشحالم که برگشتید :)

 

همیشه شما رو با خاطرات و صحبتهاتون از کتاب و کتابفروشی به یاد دارم

و مطمئنم یه روز اون رویاها و ایده آل هایی که تو ذهنمون داریم، واقعی میشن

 

+ اسم جدیدم رو دیده بودید؟ 🙈 دختره توی "گتسبی بزرگ"

گفتم اینجوری با خورشید خانم بیان که در انتخاب اسمشون پیش قدم بودن، اشتباه گرفته نمیشم :)

دِیزی رو دوست داشتم :) 

پاسخ:
کاش برگشتم حداقل یه کم بیشتر طول بکشه
کاش جذابیت های بصری دیگه منو از اینجا دو نکنه

آره اسم قشنگیه :)
اسامیشون یادم نیست اما دلم واسه پسره خیلی می‌سوخت :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی