آنچه در ذهنم می گذرد
برنامه ریزی عروسی منو خوشحال می کنه. فکر نمی کردم چنین بشه اما دارم بهینه هزینه می کنم ولی تقریبا همه چی رو با بهترین کیفیت کنار هم می چینم. اونطور که تا سال های سال بهش فکر کنم و خوشحال باشم از بابتش. شاید جوون تر که بودم فکر می کردم هزینه اضافیه و بهتره بریم سفر به جاش. اما با آدم درستش حس دیگه ای داره...
پادکست جدید علی بندری رو گوش میدم و چقدر دلم واسه صدای این مرد تنگ شده بود. به قول بچه های خودکست کاش یه تریبون بهش می دادن تو صدا و سیمایی که البته کیفیتش بهتر باشه و ببینن چه غوغایی به پا می کنه این مرد.
دیگه نمیگم هرروز سیگار رو ترک می کنم و میذارم تو سفر شیراز. از آغاز صبح و حرکت، نکشیدن باشه برنامه تا برگردم بندر بعد یک هفته و ببینم تونستم یا نه... کاش بتونم...
بیاموزمت کیمیای سعادت/ ز همصحبت بد جدایی جدایی
واقعا گنجی بالاتر از همراهان درست در زندگی نیست.
شاید چون گنجی بالاتر از حس انواع مختلف امنیت نیست.
+ خیلی تبریک (: