در آستانه دریا و علف

سمرقند یعنی قصه گوی شیرین سخن

یه روز یکی در حموم رو باز میکنه، بخارا میزنن بیرون سمرقند میره تو :)))

+ تصمیم گرفتم برای سهولت از جایی به بعد نیم‌فاصله را رعایت نکنم. بر من ببخشایید.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شفیعی کدکنی» ثبت شده است

در بخش تصویرهای تلفیقی و معانی مشترک صور خیال در شعر فارسی، شفیعی کدکنی از عواملی که جریان های ذهنی شاعر را می سازند، می گوید:

فرهنگ عمومی جامعه - فرهنگ شعری شاعر - تجربه های خصوصی


چاپ کتاب برای سال 1350 است. اطلاعی ندارم روانشناسی آن روزها در کشورمان چه وضعی داشت اما اینکه می شود این موضوع را نسبت به هر آدمی و در هر زمینه ای تعمیم داد، جالب است. مثل همین الان و همین وبلاگ که هرچه در آن نوشته می شود جز جامعه و آنچه پیشتر خوانده ام و آنچه زیسته ام نیستند. و گاهی وقت ها که کتابی می خوانی که مثلا در زمینه آرایه های ادبی و در آن روانشناسی و تاریخ را هم می بینی. آن وقت انتظارت از کلاف سردرگم زندگی شاید کمتر باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۰۴ ، ۱۷:۱۰
___ سلوچ

سمن سا، بنفشه، نامه گشای، مشکین، مشکین بوی، مشک رنگ، مشک پاش، مشک بیز، مشک آگین، عنبرفام، عنبرشکن، عنبرین، عنبرآگین، عنبرآسا، عنبربوی، عنبربار، عنبربیز، عنبرنسیم، غالیه گون، غالیه رنگ، غالیه بوی، غالیه فام، ابر، گلپوش، سمن پوش، قمر پوش، شام، شام غریبان، شبستان، شب، شبرنگ، شب یلدا، شب دیجور، شب قدر، عمر دراز، سایه، سایبان، پرده، چنگ، چین، ماچین، هندوستان، زنگبار، هندو، لالا، سیه کار، سیه دل، دل دزد، دبند، دلبر، سرگردان، سرکش، سرگشته، سرکژ، سر به باد داده، سرانداز، سرافکنده، سرافراز، قفادار، رهزن، کمند، کمندافکن، کمندانداز، رشته، رسن، رسن تاب، رسن باز، چنبر، چنبری، دود، آتش پرست، خورشید پرست، کافر، کافرکیش، زنار، چلیپا، چوگان، بند، زنجیر، شوریده، سودایی، دام، زاغ، پرشکن، خم اندر خم، بادپیمای، هوادار، پریشان، پریشان کار، آشفته، آشفته کار، تابدار، تار، مار، بی قرار، بهم برآمده، دراز، پیچ پیچ و ...


پی نوشت: از متن صور خیال در شعر فارسی - شفیعی کدکنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۰۴ ، ۱۱:۴۸
___ سلوچ