در آستانه دریا و علف

سمرقند یعنی قصه گوی شیرین سخن

یه روز یکی در حموم رو باز میکنه، بخارا میزنن بیرون سمرقند میره تو :)))

+ تصمیم گرفتم برای سهولت از جایی به بعد نیم‌فاصله را رعایت نکنم. بر من ببخشایید.

پایان تلخ

دوشنبه, ۱۷ تیر ۱۴۰۴، ۰۵:۱۰ ب.ظ

سال ها پیش درخت زیبای من را خوانده بودم و بسیار همراهش اشک ریخته بودم. آنقدر که برایم شده بود غمگین ترین کتاب جهان و بسیار دوستش داشتم. چندسال بعد جلد دومش را خواندم و امروز جلد سوم. نصفه نیمه البته و بی حوصله. از بس که داستان ضعیف شده بود و روایت نچسب از آب در آمده بود. همان بهتر که بگوییم ژوزه مائورده واسکونسلوس تک کتاب درخت زیبای من را دارد. نمی دانم چه حکمتی ست که هر داستان دنباله داری محکوم به خرابی و تباهیست...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴/۰۴/۱۷
___ سلوچ

غم

کتاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">